پـَـــ نــه پـَـــ جدید
دو شنبه 19 دی 1390 ساعت 20:18 | بازدید : 355 | نویسنده : پرهام | ( نظرات )
عکس,عکس داغ,سایت عکس,
پ نه پ های جدید و بسیار زیبا – سری جدید پ نه پ

 

یه توپ دارم قلقلیه….. پـَـــ نــه پـَـــ میخواستی مثلث باشه؟!

.

.

.

پ نه پ جدید

دوستم با ماشین زده طرفو . از ترس اینکه طرف مرده باشه پیاده نشده . میگه یعنی مرده؟ گفتم پـَـــ نــه پـَـــ رفته تو موتور ماشین داره شماره شاسی میخونه الانم میاد کارت ماشین میخواد!

برای خوندن بقیشون برو ادامه مطلب



موضوعات مرتبط: طنز , جک , ,

|
امتیاز مطلب : 89
|
تعداد امتیازدهندگان : 22
|
مجموع امتیاز : 22


جوک باحال و اس ام اس جدید
دو شنبه 19 دی 1390 ساعت 14:25 | بازدید : 439 | نویسنده : پرهام | ( نظرات )

وقتی حاجیان به شیطان سنگ می زدند، شیطان می خندید و می گفت:

 این جماعت که امروز به من سنگ می زنند، برسند تهران به من زنگ می زنند!

 

سری جدید جوک و اس ام اس طنز

پسر به دختر : می خوای خورشید زندگی من باشی ؟

دختر : آره

پسر : پس ۹۲,۹۵۵,۸۸۷٫۶ مایل از من دور بمون !

برای خوندن ادامه اس ام اس ها به ادامه مطلب برین


موضوعات مرتبط: اس ام اس , طنز , جک , ,

|
امتیاز مطلب : 98
|
تعداد امتیازدهندگان : 25
|
مجموع امتیاز : 25


يك داستان جالب و خواندنی جدید
دو شنبه 23 آبان 1390 ساعت 19:31 | بازدید : 325 | نویسنده : پرهام | ( نظرات )

دو داستان جالب و خواندنی جديد آبان ماه 90

داستان کوتاه (خلبان)

دو خلبان نابینا که هردو عینک های تیره به چشم داشتند،

در کنار سایر خدمه پرواز به سمت هواپیما آمدند،در حالی که یکی از آنها عصایی سفید در

دست داشت و دیگری به کمک یک سگ راهنما حرکت می کرد. زمانی که دو خلبان وارد هواپیما شدند، صدای خنده ناگهانی مسافران فضا را پر کرد. اما در کمال تعجب دو خلبان به سمت کابین پرواز رفته و پس از معرفی خود و خدمه پرواز، اعلام مسیر و ساعت فرود هواپیما، از مسافران خواستند کمربندهای خود را ببندند.

در همین حال، زمزمه های توام با ترس و خنده در میان مسافران شروع شده و همه منتظر بودند، یک نفر از راه برسد و اعلام کند این ماجرا فقط یک شوخی یا چیزی شبیه دوربین مخفی بوده است.
اما در کمال تعجب و ترس آنها، هواپیما شروع به حرکت روی باند کرده و کم کم سرعت گرفت.
هر لحظه بر ترس مسافران افزوده می شد چرا که می دیدند هواپیما با سرعت به سوی دریاچه کوچکی که در انتهای باند قرار دارد، می رود.
هواپیما همچنان به مسیر خود ادامه می داد و چرخ های آن به لبه دریاچه رسیده بود که مسافران از ترس شروع به جیغ و فریاد کردند.
اما در این لحظه هواپیما ناگهان از زمین برخاست و سپس همه چیز آرام آرام به حالت عادی بازگشته و آرامش در میان مسافران برقرار شد.
در همین هنگام در کابین خلبان، یکی از خلبانان به دیگری می گوید :
باب، یکی از همین روزا بالاخره مسافرها چند ثانیه دیرتر شروع به جیغ زدن می کنن

و اون وقت کار همه مون تمومه

 


موضوعات مرتبط: طنز , مطالب عمومي , ,

|
امتیاز مطلب : 37
|
تعداد امتیازدهندگان : 12
|
مجموع امتیاز : 12


جوک و اس ام اس های سرکاری و خنده دار
شنبه 14 آبان 1390 ساعت 13:55 | بازدید : 340 | نویسنده : پرهام | ( نظرات )

احتیاط کنید …

خاکی بودن آسفالت شدن را در پی دارد !!


.

.

.

با توجه به اینکه گلچین روزگار عجب خوش سلیقه است، همش نگرانم به قرآن

.

.

.

فرقی ندارد که یک گاگول بی سواد باشی یا یک دانشمند

در هر صورت پشت یک ماشین شاسی بلند آقا مهندس می شوی !

.

.

.

وقتی اورجینال به دنیا اومدی… حیفه کپی از دنیا بری ….خودت باش !

.

.

.

سلامتی‌ اونایی که تا میان دخالت کنن همه بهشون میگن

تو یکی‌ دیگه خفه شو !

.

.

.

قبول دارین : ۳ ساعت تو اتاق میشینی درس میخونی هیچکس نمیگه خسته نباشی ولی ۱ ثانیه موبایلت رو بر میداری ببینی کی sms داده بابات میاد

میگه : خسته نباشی!!!!

.

.

.

موقع مرگ به بچه‌هام می‌گم ده میلیارد تومن گذاشته‌م زیر…
.

.بعدش می‌میرم.آی حال میده!!!!

.

بقیه اس ام اس های سرکاری و جوک در ادامه مطلب


موضوعات مرتبط: طنز , جک , ,

|
امتیاز مطلب : 63
|
تعداد امتیازدهندگان : 16
|
مجموع امتیاز : 16


داستان خنده دار جدید (کلاغ و روباه مکار)
پنج شنبه 12 آبان 1390 ساعت 16:10 | بازدید : 477 | نویسنده : پرهام | ( نظرات )

داستان خنده دار جدید (کلاغ و روباه مکار) اردیبهشت 90

کلاغ پیری تکه پنیری دزدید و روی شاخه درختی نشست.
روباه گرسنه ای که از زیر درخت می گذشت، بوی پنیر شنید، به طمع افتاد و رو به کلاغ گفت:…..

جهت خواندن به ادامه مطلب مراجعه کنید …


موضوعات مرتبط: طنز , ,

|
امتیاز مطلب : 56
|
تعداد امتیازدهندگان : 13
|
مجموع امتیاز : 13


انتگرال بگير
یک شنبه 8 آبان 1390 ساعت 14:37 | بازدید : 515 | نویسنده : پرهام | ( نظرات )

جک جدید 90

یه آقایی که دکترای ریاضی محض داشته، هر چقدر دنبال کار می گرده بهش کار نمیدن!! خلاصه بعد از کلی تلاش، متوجه میشه شهرداری تعدادی رفتگر بی سواد استخدام می کنه!!
میره شهرداری خودش رو معرفی می کنه و مشغول به کار میشه…!
بعد از دو سه ماه میگن همه باید در کلاسهای نهضت شرکت کنید! این بنده خدا هم شرکت می کنه!!
یه روز معلم محترم در کلاس چهارم، ایشون رو می بره پای تخته تا مساحت یک شکلی رو حساب کنه! تو این فکر بوده که انتگرال بگیره یا نه که می بینه همه دارن داد می زنن:
انتگرال بگیر…!!!


موضوعات مرتبط: طنز , جک , ,

|
امتیاز مطلب : 82
|
تعداد امتیازدهندگان : 18
|
مجموع امتیاز : 18


لكنت زبان
شنبه 7 آبان 1390 ساعت 21:20 | بازدید : 420 | نویسنده : پرهام | ( نظرات )

 

يكي لكنت زبان داشته،زنگ ميزنه اور‍ژانس  كه بياد جنازه همسايشونو كه مرده ببره...

ميگه اللللو  اااورجانس،هههمسايمون مممرده يه آآآمبولانس بفرستين.

طرف ميگه ادرستون؟

يارو تا مياد ادرسو بگه زبونش بند مياد ميگه ظظظظ...

طرف ميگه ظفر منظورتونه؟

ميگه ننننه،طرف فكر ميكنه سر كاره قطع ميكنه.

تا اين كه دو هفته بعد همين اتفاق مي افته...


موضوعات مرتبط: طنز , ,

|
امتیاز مطلب : 68
|
تعداد امتیازدهندگان : 16
|
مجموع امتیاز : 16


داستان طنز
سه شنبه 3 آبان 1390 ساعت 16:26 | بازدید : 687 | نویسنده : پرهام | ( نظرات )

نایت اسکین

خانمی در زمین گلف مشغول بازی بود. ضربه ای به توپ زد که باعث پرتاب توپ به درون بیشه زار کنار زمین شد. خانم برای پیدا کردن توپ به بیشه زار رفت که ناگهان با صحنه ای روبرو شد......

(حتما ادامشو هم بخونيد)


موضوعات مرتبط: طنز , جک , ,

|
امتیاز مطلب : 74
|
تعداد امتیازدهندگان : 17
|
مجموع امتیاز : 17


جك جديد ابان 90
یک شنبه 1 آبان 1390 ساعت 19:5 | بازدید : 573 | نویسنده : پرهام | ( نظرات )

 تن آدمی شریف است به جان آدمیت نه ، همین لباس زیباست نشان آدمیت

 ویرگول را دریاب!

.

.

.

اس ام اس خنده دار آبان ۹۰

آخرین بیت سعدی :

به جز قشر غضنفر ها که از دم خرند

بنی آدم اعضای یکدیگرند !

 

.

.

.

سوال :

 اگه یه مساوی جلوی اسمم بود اون طرف مساوی چی مینوشتی !؟


موضوعات مرتبط: اس ام اس , طنز , جک , ,

|
امتیاز مطلب : 74
|
تعداد امتیازدهندگان : 17
|
مجموع امتیاز : 17


انشای جالب یک بچه دبستانی در مورد ازدواج
دو شنبه 25 مهر 1390 ساعت 19:39 | بازدید : 488 | نویسنده : پرهام | ( نظرات )

نایت اسکین

هر وقت من یک کار خوب می کنم مامانم به من می گوید بزرگ که شدی برایت یک زن خوب می گیرم.تا به حال من پنج تا کار خوب کرده ام و مامانم قول پنج تایش را به من داده است

حتمن ناسرادین شاه خیلی کارهای خوب می کرده که مامانش به اندازه استادیوم آزادی برایش زن گرفته بود. ولی من مؤتقدم که اصولن انسان باید زن بگیرد تا آدم بشود ، چون بابایمان همیشه می گوید....


موضوعات مرتبط: طنز , ,

|
امتیاز مطلب : 71
|
تعداد امتیازدهندگان : 17
|
مجموع امتیاز : 17


سورپرایز خانمها برای اقایون
دو شنبه 25 مهر 1390 ساعت 19:31 | بازدید : 482 | نویسنده : پرهام | ( نظرات )

.
.
.
.
.
.
.
.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

 


.

 


موضوعات مرتبط: طنز , ,

|
امتیاز مطلب : 69
|
تعداد امتیازدهندگان : 16
|
مجموع امتیاز : 16


نتیجه بازدید
سه شنبه 19 مهر 1390 ساعت 19:7 | بازدید : 457 | نویسنده : پرهام | ( نظرات )


به هنگام بازدید از یک بیمارستان روانى، از روان‌پزشک پرسیدم شما چطور می‌فهمید که یک بیمار روانى به بسترى شدن در بیمارستان نیاز دارد یا نه؟
روان‌پزشک گفت: ما وان حمام را پر از آب می‌کنیم و یک قاشق چایخورى، یک فنجان و یک سطل جلوى بیمار می‌گذاریم و از او می‌خواهیم که وان را خالى کند.
من گفتم: آهان! فهمیدم. آدم عادى باید سطل را بردارد چون بزرگ‌تر است.
روان‌پزشک گفت: نه! آدم عادى درپوش زیر آب وان را بر می‌دارد. شما می‌خواهید تخت‌تان کنار پنجره باشد؟

 


 


موضوعات مرتبط: طنز , ,

|
امتیاز مطلب : 46
|
تعداد امتیازدهندگان : 12
|
مجموع امتیاز : 12


جني(طنز)
پنج شنبه 7 مهر 1390 ساعت 21:12 | بازدید : 526 | نویسنده : پرهام | ( نظرات )

یه روزی یه مرده نشسته بوده و داشته روزنامه اش رو می خونده که زنش یهو ماهی تابه رو می کوبه تو سرش!
مرده می گه: برا چی این کار رو کردی؟
زنش جواب می ده: به خاطر این زدمت که تو جیب شلوارت یه تکه کاغذ پیدا کردم که توش اسم جنى (یه دختر) نوشته شده بود…
مرده می گه: وقتی هفته پیش برای تماشای مسابقه اسب دوانی رفته بودم اسبی که روش شرط بندی کردم اسمش جنی بود.
زنش معذرت خواهی می کنه و می ره به کارای خونه برسه.
سه روز بعد، مرد داشت تلویزین تماشا می کرد که زنش این بار با یه قابلمه ی بزرگتر می کوبه تو سرش به طوری که مرده تقریبا بیهوش می شه.
مرد وقتی به خودش میاد می پرسه این بار برای چی منو زدی؟
زنش جواب می ده: آخه اسبت زنگ زده بود!


موضوعات مرتبط: طنز , ,

|
امتیاز مطلب : 50
|
تعداد امتیازدهندگان : 12
|
مجموع امتیاز : 12


داستان طنز
پنج شنبه 7 مهر 1390 ساعت 16:45 | بازدید : 510 | نویسنده : پرهام | ( نظرات )

چرچیل(نخست وزیر اسبق بریتانیا) روزی سوار تاکسی شده بود و به دفتر BBC برای مصاحبه می‌رفت.

هنگامی که به آن جا رسید به راننده گفت آقا لطفاً نیم ساعت صبر کنید تا من برگردم.

راننده گفت: “نه آقا! من می خواهم سریعاً به خانه بروم تا سخنرانی چرچیل را از رادیو گوش دهم” .

چرچیل از علاقه‌ی این فرد به خودش خوشحال و ذوق‌زده شد و یک اسکناس ده پوندی به او داد.

راننده با دیدن اسکناس گفت: “گور بابای چرچیل! اگر بخواهید، تا فردا هم این‌جا منتظر می‌مانم!”


موضوعات مرتبط: طنز , ,

|
امتیاز مطلب : 52
|
تعداد امتیازدهندگان : 12
|
مجموع امتیاز : 12


پررو بازي(طنز)
جمعه 18 شهريور 1390 ساعت 21:31 | بازدید : 543 | نویسنده : پرهام | ( نظرات )

یه کلاغ و یه خرس سوار هواپیما بودن کلاغه سفارش چایی میده چایی رو که میارن یه کمیشو میخوره باقیشو می پاشه به مهموندار
مهموندار میگه چرا این کارو کردی؟
کلاغه میگه دلم خواست پررو بازیه دیگه پررو بازی! چند دقیقه میگذره باز کلاغه سفارش نوشیدنی میده باز یه کمیشو میخوره باقیشو میپاشه به مهموندار
مهموندار میگه : چرا این کارو کردی؟
کلاغ میگه دلم خواست پررو بازیه دیگه پررو بازی !
بعد از چند دقیقه کلاغه چرتش میگیره
خرسه که اینو میبینه به سرش میزنه که اونم یه خورده تفریح کنه …
مهموندارو صدا میکنه میگه یه قهوه براش بیارن قهوه رو که میارن
یه کمیشو میخوره باقیشو میپاشه به مهموندار مهموندار میگه چرا این کارو کردی؟
خرسه میگه دلم خواست پررو بازیه دیگه پررو بازی
اینو که میگه یهو همه مهموندارا میریزن سرش و کشون کشون تا دم در هواپیما میبرن که
بندازنش بیرون خرسه که اینو میبینه شروع به داد و فریاد میکنه
کلاغه که بیدار شده بوده بهش میگه: آخه خرس گنده تو که بال نداری مگه
مجبوری پررو بازی دربیاری!!!!!!!!

نكته مديريتي:قبل از تقلید از دیگران منابع خود را به دقت  ارزیابی کنید.

 


موضوعات مرتبط: طنز , ,

|
امتیاز مطلب : 42
|
تعداد امتیازدهندگان : 12
|
مجموع امتیاز : 12


متن طنز (نامه خنده دار لیلی به مجنون)
دو شنبه 14 شهريور 1390 ساعت 19:19 | بازدید : 555 | نویسنده : پرهام | ( نظرات )


 
 
 
گله می‌كرد ز مجنون لیلی - كه شده رابطه‌مان ایمیلی
حیف از آن رابطه‌ی انسانی - كه چنین شد كه خودت می‌دانی

عشق وقتی بشود دات‌كامی - حاصلش نیست به جز ناكامی
نازنین خورده مگر گرگ تو را - برده یا دات‌نت و دات‌ارگ تو را

بهرت ای ‌میل زدم پیشترك - جای سابجكت نوشتم : به درك
به درك گر دل من غمگین است - به درك گر غم سنگین است

به درك رابطه گر خورده ترك - قطع آن هم به جهنم به درك
آنقدر دلخورم از این ایمیلم - كه به این رابطه هم بی ‌میلم


موضوعات مرتبط: طنز , ,

|
امتیاز مطلب : 40
|
تعداد امتیازدهندگان : 11
|
مجموع امتیاز : 11


داستان طنز
جمعه 11 شهريور 1390 ساعت 22:16 | بازدید : 473 | نویسنده : پرهام | ( نظرات )

صدای زنگ تلفن – دخترک گوشی رو بر میداره


سلام . کیه؟


سلام دختر خوشگلم منم بابایی! مامانی خونه است؟ گوشی رو بده بهش!


نمیشه!


چرا؟


چون با عمو حسن رفتن تو اطاق خواب طبقه بالا در رو هم رو خودشون بستن!

سکوت بین طرفین

بابایی ما که عمو حسن نداریم!


چرا داریم. الآن پیش مامانه.

 


موضوعات مرتبط: طنز , ,

|
امتیاز مطلب : 48
|
تعداد امتیازدهندگان : 12
|
مجموع امتیاز : 12


منوی کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



دیگر موارد
تبادل لینک هوشمند

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان TOOPeTOOP و آدرس toopetoop.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 141
:: کل نظرات : 62

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 121

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 7
:: باردید دیروز : 22
:: بازدید هفته : 7
:: بازدید ماه : 1713
:: بازدید سال : 3902
:: بازدید کلی : 315472